آيينه رضوي(به مناسبت ٢٣ ربيع الاول ورود حضرت فاطمه معصومه به شهر قم)

 


 تحقيق پيرامون تولد و سن حضرت فاطمه معصومه(س)
 

اهل‏بيت پيامبر(ع) چهره‏ هاى پرفروغى به جهانيان عرضه كرده ‏اند و نامشان ‏مانند ستارگان درخشان در آسمان فضيلتها مى‏درخشد؛ درخشانترين ستاره در ميان‏بانوان هفتمين منظومه ولايت؛ فاطمه كبرى فرزند پاكيزه موسى بن جعفر(ع) است.

كه ‏سالهاست تشنگان معرفت از حريمش زلال ايمان مى‏نوشند و عارفان با گذر بر زندگى‏فرزانه‏وارش و درك لحظه‏هاى آسمانى شدنش، درهاى عروج را به روى خود مى‏گشايند وبوى وصال را در گستره زمين منتشر مى‏سازند.

او والاترين دختر موسى است و از اين‏روست كه هر گاه نامى از پدر برده شود، يادى از او نيز به ميان مى‏آيد و به اين‏مناسبت در ويژه‏نامه موسى بن جعفر(ع) لحظاتمان را با نام و ياد وى عطرآگين‏مى‏سازيم.

با اذعان به اين حقيقت كه پيرامون زندگانى حضرت فاطمه معصومه(س)تحقيق كاملى صورت نپذيرفته است، به خاندان، اوضاع سياسى، عصر تولد، و نظراتى‏كه پيرامون تولد حضرت ارائه شده است، مى‏پردازيم.

سرود شكفتن تولد فاطمه معصومه(س) براى اهل‏بيت(عليهم السلام) اهميتى خاص داشت‏زيرا اين خبر قبل از تولد بارها توسط امام صادق(ع) اعلام مى‏شد و به اين ترتيب‏از همان ايام شيعيان به شناخت مقام والاى وى فرا خوانده مى‏شدند.

از جمله آنگاه‏كه گروهى از شيعيان رى نزد امام صادق(ع) آمدند، حضرت فرمود: آفرين بر برادران‏ما از اهل قم.

آنان گفتند: ما اهل رى هستيم.

ولى امام همان جمله پيشين راتكرار فرمود.

و ادامه داد:
«الا ان لله تعالى حرما و هو مكه.
الا ان لرسول الله‏ حرما و هو المدينه الا ان لاميرالمؤمنين حرما و هو الكوفه الا ان حرمى و حرم ولدى‏ بعدى قم الا ان قم كوفتنا الصغيره.
الا ان للجنه ثمانيه ابواب ثلاث منها الى قم.
تقبض فيها امراه هى من ولدى و اسمها فاطمه بن موسى.
تدخل بشفاعتها شيعتنا الجنه باجمعهم‏».

«براى خداوند حرمى است كه مكه است، حرم رسول، مدينه؛ حرم اميرمومنان كوفه است وحرم من و فرزندانم قم است.
بدانيد قم كوفه كوچك ماست.
بدانيد بهشت هشت در داردكه سه در آن به سوى قم است.
بانويى از اولاد من در آنجا وفات مى‏كند كه نامش فاطمه دختر موسى است.
همه‏شيعيان ما به شفاعت او وارد بهشت مى‏شوند.»

اين خبر و نحوه تعريف حضرت از قم به‏طور طبيعى مى‏توانست گروهى از اهالى رى را به عزيمت‏به سوى قم برانگيزد و درحقيقت اهميت ويژه‏اى را كه شهر قم به خاطر حضور فاطمه كبرى مى‏يافت‏براى آنان‏بازگو كند.

مى‏توان گفت‏به همين خاطر گروههايى از مردم قم از جمله صاحبان فكر وانديشه از آمدن چنين بانويى به قم مطلع بودند و براى فرا رسيدن آن زمان و يارى‏و پاسداشت مقدم وى لحظه شمارى مى‏كردند.

نكات ديگرى نيز از اين روايت‏به دست‏مى‏آيد از جمله اين كه قم حرم ائمه طاهرين است.

موضوعى كه در دهها روايت ديگراز زبان پيامبر(ص)، امام على(ع) و اغلب ائمه يكى پس از ديگرى به آن اشاره شده‏است.

در خبرى ديگر نيز امام صادق(ع) به پيشگويى تولد وى پرداخت.

آن روز يكى ازشيعيان به نزد حضرت آمد، امام را ديد كه با كودكى در گهواره سخن مى‏گويد.

گامى‏جلوتر نهاد و مبهوت از اين واقعه پرسيد: آيا با اين طفل سخن مى‏گوييد؟ امام اورا دعوت كرد تا با كودك در گهواره سخن بگويد.

مرد باز هم جلوتر آمد و سلام كرد.

كودك نه تنها جوابش را داد؛ بلكه گفت: اى مرد نامى را براى دخترت [كه تازه‏متولد شده است] انتخاب كرده‏اى كه خداوند آن را دشمن مى‏دارد پس نامش را عوض كن[وى نام دخترش را حميرا گذاشته بود] شگفتى مرد دو چندان شد.

آنگاه امام‏صادق(ع) فرمود: «اين كودك فرزندم موسى است.خداوند از او دخترى به من عنايت مى‏كند كه نامش فاطمه است.او را در سرزمين قم‏به خاك مى‏سپارند.
هر شخصى كه او را در قم زيارت كند، بهشت‏برايش واجب مى‏شود».

پاكيزه نسب

پدرش موسى بن جعفر(ع) ملقب به كاظم، صابر، صالح و امين است كه‏روز يكشنبه، هفتم ماه صفر سال 128 هجرى قمرى در منطقه ابواء؛ محلى بين مكه ومدينه از بانويى پاكيزه به نام حميده به دنيا آمد.

ابوبصير درباره تولد موسى‏كاظم(ع)مى‏گويد: همراه امام صادق(ع) (سالى كه پسرش موسى بن جعفر(ع) متولدگرديده سال 128 ه-ق) براى شركت در مراسم حج‏به سوى مكه رفتيم.

وقتى به‏سرزمين «ابواء» (منزلگاهى بين مكه و مدينه) رسيديم، امام صادق(ع) براى ماصبحانه فراوان و خوب تهيه كرد، ما مشغول خوردن صبحانه بوديم كه فرستاده حميده(همسر امام صادق(ع‏» آمد و گفت:حميده مى‏گويد: درد زايمان گرفته‏ام، و شما فرموده‏ايد نسبت‏به اين پسر اقدامى‏نكنم.

امام صادق(ع) بى‏درنگ برخاست و همراه فرستاده حميده رفت، و پس از مدتى نزدى‏اصحاب بازگشت.

اصحاب پرسيدند: خداوند تو را شاد كند و ما را فدايت نمايد،جريان حميده چه بود؟ فرمود: خداوند حميده را سلامت داشت و به من پسرى عنايت فرمود، كه در ميان‏مخلوقاتش از همه بهتر است، و حميده در مورد آن نوزاد مطلبى به من گفت كه به‏گمانش من آن را نمى‏دانم، در صورتى كه من به آن از او آگاهتر هستم.

پرسيدم: قربانت گردم، آن مطلب چه بود؟ پاسخ داد: حميده گفت؛ هنگامى كه آن نوزاد متولد شد، «دستهايش را بر زمين‏نهاد و سر به سوى آسمان بلند كرد».
من به حميده گفتم: اين كار، نشانه رسول خدا(ص) و نشانه وصى بعد از اوست.

امام كاظم(ع) در سال‏179 ه.ق به دستور هارون زندانى شد و سرانجام در روزجمعه بيست و چهارم يا بيست و پنجم ماه رجب سال‏183 در بغداد مسموم گرديد و به‏شهادت رسيد و پيكر پاكش را در شهر كاظمين به خاك سپردند.


مادر حضرت معصومه(س)

حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) هر دو از يك مادر به نام «نجمه‏» (ستاره)متولد شده‏اند.

در كتابهاى تاريخى براى مادر حضرت ده نام و لقب ذكر شده است كه‏عبارتند از: نجمه، تكتم، خيزران مرسيه، اروى، ام‏البنين، طاهره، سكن،سمانه، شقرا، صقر.

درباره زمان تولد، پدر، مادر، سن و مدت عمر نجمه خاتون اطلاعى در دست نيست ودرباره اينكه وى اهل چه منطقه‏اى بوده است، نيز اختلاف نظر وجود دارد.

على اكبرمهدى‏پور مى‏نويسد: از تاريخ تولد نجمه خاتون اطلاعى در دست نيست و از مقدار سن شريفش به هنگام‏شرفيابى به دودمان امامت چيزى نمى‏دانيم.

تنها چيزى كه در منابع حديثى آمده،اين است كه وى به هنگام تشرف به خانه امام كاظم(ع) دوشيزه بوده است.

اما درمورد تابعيت وى كه اهل چه كشورى بوده، تنها چيزى كه در دست است اين كه وى اهل‏مغرب بود و مغرب در اصطلاح به سه معنا اطلاق مى‏شود:
 
1-شمال آفريقا شامل؛ تونس، ليبى، مراكش و الجزاير
2-مراكش
3-اروپا

براى تعيين منظور از مغرب بايد به واژه «مرسيه‏» استناد كنيم كه در ذيل «خيزران‏»گفته مى‏شود «مرسى‏» به سرزمينهايى در فرانسه، اسپانيا و الجزاير اطلاق مى‏شود،ولى چون به وى «سكن نوبيه‏» و «شقراء نوبيه‏» نيز گفته‏اند، اين احتمال كه‏منظور شمال آفريقاست، تقويت مى‏شود و از اين رو مرحوم خاتون آبادى به صراحت وى‏را اهل نوبه و زنگبار دانسته است، همچنين چون درباره نجمه خاتون واژه‏«مولده‏» (آنكه در كشور عربى متولد شده و نشو و نما يافته) به كار رفته لذااين احتمال كه اهل كشورهاى غربى باشد رد مى‏شود.
 

اما درباره جايگاه رفيع مادرحضرت معصومه(س) همين نكته بس كه امام كاظم(ع) مى‏فرمود: او را جز به فرمان خداو به استناد وحى خدا نگرفتم.


چشمه كوثر و فرزندان امام كاظم(ع)

فراوانى فرزندان نسل رسالت و ولايت از موضوعاتى است كه قابل انكار نيست هر چند گاه اين‏امر كه تعداد فرزندان ائمه به دهها نفر مى‏رسد براى برخى مورخان گران آمده وآنان سعى نموده‏اند به روش‏هاى مختلف از تعداد آنها بكاهند اما حقيقت اين است كه‏«كوثر» همان كوثرى كه خداى متعال در قرآن كريم سوره‏اى را به نامش نازل كرده،كليد حل مشكل است.

آن روز كه ابراهيم يگانه فرزند حضرت پيامبر در هفده ماهگى‏در مدينه طيبه رحلت كرد و در بقيع به خاك سپرده شد، گروهى از منافقان و دشمنان‏و دشمنان مرگ وى را علامت‏بريده شدن نسل رسالت و نابودى اسلام دانستند و باكنايه و زخم‏زبان دل وى را آزردند.

اين موضوع كه به شدت پيامبر را افسرده كرددر نهايت‏به نزول سوره مباركه كوثر انجاميد و خداى متعال چنين فرمود:

«بسم الله الرحمن الرحيم.انا اعطيناك الكوثر فصل لربك و انحر ان شانئك هوالابتر»

اعجاز اين سوره منحصر در حسن و حسين فرزندان بلافصل على(ع) نبود بلكه‏در نسلهاى بعدى نيز همين معجزه الهى جريان يافت.
و به روشنى مى‏توان اين معجزه‏آشكار را ديد.

كوثرى جوشان در نسل تمام ائمه به وديعه گذاشته شد كه نسل نبوت وامامت را زنده نگاه داشت.

مرورى بر فشارها و اعدامها و سياستهاى كينه‏توزانه‏حاكمان اموى و عباسى نشان مى‏دهد كه چگونه همين «كوثر جوشان‏» گاه تنها باريكه‏حفظ نسل ولايت‏بود.
از اين‏روى به نظر مى‏رسد نه تنها نبايد كثرت اولاد امامان‏موجب بروز سؤال شود بلكه ظهور اعجاز الهى «كوثر» در طول حيات ائمه بايد مارا به شگفتى و تحسين وا دارد.

يكى از اين امامان معصوم كه به كثرت اولاد مشهور است امام موسى كاظم(ع) است كه‏تمام تاريخ‏نويسان به تعدد فرزندانش گواهى داده‏اند.
در بين نويسندگان تا آنجا كه ما جستجو كرده‏ايم تنها عباس فيض نويسنده انجم‏فروزان به اين حقيقت ظريف دست‏يافته و جارى كوثر را در نسل امام كاظم(ع) به تماشانشسته است.

وى مى‏نويسد: «موضوع كثرت نسل پيغمبر اكرم از چيزهايى است كه به شهادت حس و تاريخ به‏هيچ‏وجه قابل انكار نيست.

چنانچه خداوند تبارك و تعالى هم در قرآن مجيد در آنجايى كه مى‏فرمايد: انااعطيناك الكوثر فصل لربك و انحر ان شانئك هو الابتر بدين معنى تصريح فرموده‏، زيرا به اتفاق مفسرين منظور از كوثر كثرت نسل است و شان نزول اين سوره آن است‏كه ازدياد در نسل با كمتر تاملى در اين عصر اعجاز قرآن ثابت مى‏گردد. زيرا ذريه‏پيغمبر در كثرت چنانند كه كوچكترين ديه و قريه‏اى را هم از آن‏ها خالى نمى‏توانديافت.

‏با اينكه از طرف بنى‏اميه و بنى‏عباس و خلفاى آنها براى اضمحلال اين شجره‏طيبه و قطع نسل اين دودمان شريف منتهاى كوشش و جديت اعمال و به منظور انقراض‏سلسله فاطميين انواع دسائس برانگيخته گشت كه كربلا و قتل هفتاد و دو نفر ياران‏حسينى حتى اطفال شيرخوار و عمليات منصور دوانيقى و متوكل براى نمونه كفايت‏مى‏كند.
قتل ذريه پيغمبر در طف يا زنده زنده در گور كردن و در وسط پايه‏ها گذاردن وهزارها كشتارهاى ديگر كه همواره پى در پى جريان داشت‏يك سلسله عوامل متعددى‏بودند كه قطع نسل پيغمبر را ايجاب مى‏كرد و در عين حال اين سلسله جليله امروزه‏چنان توسعه پيدا كرده‏اند كه شرق تا غرب را فرا گرفته‏اند و در طرف مقابل ذره‏امويان و دودمان عباسيان با تمام قدرت و عظمت‏سلطنت و خلافتى كه دارا بودند ودر قرون متمادى در ناز و نعمت زندگانى مى‏كردند.

امروزه كوچكترين اثرى هم ازآن‏ها ديده نمى‏شود و شايد در سراسر اين كشور هم يك نفر اموى يا عباسى وجودنداشته باشد و در كتاب سياده الاشراف مسطور است موقعى كه حسين بن‏على(ع) شهيدگشت در طايفه بنى‏اميه دوازده هزار گهواره طلا و نقره وجود داشت كه اطفال‏شيرخوار خود را در آنها مى‏جنباندند و از براى سيدالشهدا(ع) فرزندى نبود جز سيدسجاد(ع) معذالك از بنى‏اميه نسلى باقى نيست و از سادات حسينى و رضوى در هرمنطقه جماعتى وجود دارند.
اين است نمونه‏اى از آثار حقيقت و آن بود عواقب ظلم وستم.»

تعداد فرزندان شيخ مفيد37 فرزند (18 پسر،19 دختر)، ابن‏خشاب (20پسر، 18 دختر)، سبط ابن‏جوزى (20 پسر، 20 دختر)، ابن شهرآشوب 30 فرزند،عمده الطالب 60 فرزند (37 دختر،23 پسر)، كشف الغمه 38 فرزند (18 پسر، 20دختر) براى حضرت نقل كرده‏اند.
در باره حضرت معصومه(س) بايد گفت كه طبق همه نقلها نام فاطمه(س) ذكر شده است‏چه طبق نظر آنها كه فاطمه را 2 نفر يا 4 نفر ذكر كرده‏اند زيرا در هر صورت‏فاطمه معصومه(س) همان فاطمه كبرى است كه همه مورخان در باره وى اتفاق نظردارند.
عصرى كه او شكفت دورانى كه مى‏رفت‏به شكفتن فاطمه معصومه بيانجامد،همزمان با امامت امام موسى بن جعفر(ع) بود كه در سال 148 ه.
ق به امامت رسيدو مدت 35 سال به امامت پرداخت، خلفاى بنى‏عباس در اين دوران آنچنان عرصه را برامام و شيعيان تنگ كردند كه راويان به هنگام روايت نمى‏توانستند صريحا از نام‏حضرت ياد كنند و ناگزير كنيه‏هاى حضرت مانند (ابى‏ابراهيم و ابى‏الحسن) يا القاب‏وى مانند (عبد صالح، عالم و ...) را به كار برند

و يا صرفا به رمز و اشاره‏مانند «رجل‏» بسنده مى‏كردند.
تقيه در اين ايام شدت يافت و منصور، مهدى، هادى و هارون چنان وضعى پيش آوردندكه امام حتى از لحاظ مالى براى اداره زندگى و دخترانش در مضيقه قرار گرفت.
هارون آنگاه كه به حكومت رسيد، حضرت را زندانى كرد، گاه حضرت را آزاد مى‏كرد،دوباره زندانى مى‏ساخت و همين وضع تا مدت 14 سال ادامه يافت.
هارون با رفتارآميخته به قساوت و سنگدلى چنان رعب و وحشتى به وجود آورد كه شيعيان هرگز طعم‏امنيت را نچشيدند.
در چنين عصرى بود كه زمان تولد حضرت معصومه(س) فرا مى‏رسيد.
تا آن روز 25 سال بود كه على بن موسى الرضا(ع) يگانه فرزند نجمه خاتون بود،او اين همه سال را در آرزوى تولد فرزندى ديگرى سپرى كرده و چشم به راه تولدكودكى بود كه امام صادق(ع) بشارت شكفتنش را دهها سال قبل داده بود.

نجمه همه‏اين سالها را هر چند منتظر ولى مطمئن سپرى كرد، على بن موسى الرضا(ع) نيزشادان و منتظر بود و تولد خواهرى بعد از دهها سال برايش مهم و جالب مى‏نمود،خانه‏اى كه نجمه در آن منتظر تولد فرزندش بود، هنوز بوى رسالت را با خود داشت؛زيرا اولين بار كه پيامبر(ص) به مدينه آمد، مدتى در آن خانه ساكن شد، لحظات به‏كندى مى‏گذشت، بوى باران كوچه‏هاى مدينه را آكنده كرده بود و نسيم شكفتن كوچه‏هارا يكى پس از ديگرى پشت‏سر مى‏گذاشت تا اين كه عطر خبر تولد كودكى به زلالى كوثررسول را به خانه موسى بن جعفر(ع) آورد و به همه انتظارها پايان بخشيد.

زمان تولد در سال، ماه و روز تولد فاطمه معصومه(س) اختلافات عمده‏اى وجود داردكه اصلى‏ترين عامل، خفقان حاكم بر عليه شيعيان بود تا آنجا كه امنيت آنها تنهابا تقيه محفوظ مى‏ماند.

در چنين زمانى كه اسامى كنيزها و رقاصه‏هاى مجالس وهمنشين‏هاى دربار فاسد عباسيان به دقت ثبت مى‏شد، تولد و وفات اهل بيت در سكوتى‏مرگبار اتفاق مى‏افتاد.
همچنين بايد افزود: منعكس نشدن تاريخ مواليد و وفيات‏بانوان اهل‏بيت عموميت دارد به طورى كه تاريخ وفات حضرت فاطمه، مدفن حضرت زينب،تولد و وفات ام كلثوم، مادران همه امامان از امام زين‏العابدين(ع) تا امام‏عصر(عج) و دختران امامان از امام حسن تا امام عسكرى(عليهم السلام) كاملا مجهول‏است.

با اين حال محققان با تكيه بر حدس و گمان و گاه استدلال، مستندات و شواهدتاريخى در صدد يافتن تاريخ دقيق يا تخمينى تولد و وفات وى برآمده‏اند در نهايت‏دو نظريه در اين باره به وجود آمده است كه عبارتند از: 1 تولد وى در سال «183» اتفاق افتاد.
اين نظريه در برخى نوشته‏هاى معاصرين بدون ذكر سند نقل شده است.

از جمله؛ مهدى سلطان العلما رازى در سال‏1339 ضمن رساله‏اى درباره اعمال‏جمكران مى‏نويسد: در كتاب «نزهه الابرار فى نسب اولاد الائمه الاطهار» و كتاب‏«لوامع الانوار فى طبقات الاخيار» كه كتاب مفصلى است چنين ضبط شده است «ولاده‏فاطمه بنت موسى بن جعفر(عليهم السلام) فى مدينه المنوره غره ذى‏القعده بقيه ازصفحه‏37 الحرام سنه ثلاث و ثمانين و ماه بعد الهجره النبويه.»
اما به دلايل مختلفى اين نظريه از سوى محققان رد شده است.
 

ذبيح‏الله محلاتى در رياحين الشريعه‏مى‏نويسد: آنچه را كه برخى از جهت‏بعضى از اغراض نسبت مى‏دهند كه فلانه مجتهد در مدينه‏طيبه تعين يوم وفات و تولد آن، تو را از كتاب لواقح الانوار استخراج كرده،بى‏اصل است زيرا كتاب لواقح الانوار در نظر من موجود است و اصلا چنين مطلبى در اونيست.
احتمال دادم كتاب ديگرى باشد تا اينكه خدمت علامه نسابه دانشمند آقانجفى؛ شهاب‏الدين تبريزى شرفياب شدم.
اين مطلب را عنوان كردم، فرمود: من كسى راكه چنين جعلى كرده، ملاقات كردم.
معلوم شد غرضى داشته كه ذكر آن مصلحت نيست.
تجاوز الله عن الله.

همچنين درصورت قبول اين نظريه سال ولادت حضرت معصومه يا سال شهادت پدر بزرگوارش (183 ه.ق)مصادف مى‏شود حال آنكه بعد از فاطمه معصومه اين امام همام صاحب سه دختر ديگرنيز شده است كه لازمه‏اش وجود فاصله بين تولد فاطمه معصومه و آنها و زندانى شدن‏پدر (4 سال) و شهادتش 25 رجب سال‏183 ه.ق خواهد بود.

خصوصا اينكه حضرت چهارسال آخر عمرش را در زندان گذرانده است و از خانواده‏اش كه در مدينه بودند، دوربود.
 

2-تولد در سال‏173 ه. ق واقع شد.اين نظريه از طرفداران بيشترى برخوردار است كه ضمن رد دلايل سال‏183، صدق‏مدعيان اين نظريه نيز به اثبات مى‏رسد. مرحوم شيخ على نمازى صاحب مستدرك السفينه ذيل ماده فطم با قاطعيت تمام در اين‏باره مى‏نويسد: «فاطمه المعصومه المولوده فى غره ذى‏القعده سنه‏173 ه. ق.»

مرحوم‏عمادزاده اصفهانى نيز بدون ابهام معتقد است كه حضرت در ماه ذى القعده سال‏173متولد شد.

در اين صورت شش سال تا زمان زندانى حضرت فرصت‏باقى خواهد ماند كه‏بگوييم سه فاطمه ديگر در اين مدت متولد شده ‏اند.


آيينه رضوي(به مناسبت ٢٣ ربيع الاول ورود حضرت فاطمه معصومه به شهر قم)
محدثه
حديث به معناي سخن معصوم است يا آنچه گوياي سخن، آار يا سيره او باشد. و روشن است آه نقل سخنان
معصومين (عليهم السّلام) بيشترين خدمت را به حفظ روش و سيره و آردار آنان انجام مي دهد. برهمين اساس
ارزش والايي در آلام معصومان براي آنان آه با نقل سخنان معصومان، گفتارشان را جاودانه نگاه م يدارند،
مي يابيم. تشويق به حفظ و ترويج حديث و سخن معصومان از زمان خود پيامبراآرم (صلّی الله عليه و آله و سلّم)
شروع شد و حضرت مي فرمود:
من تعلّم حديثين اثنين ينفع بهما نفسه او يعلمهماغيره فينتفع بهما آان خيراً له من عبادة ستّين سنة
آنكه دو سخن فرا گيرد و خود از آن سود برد، يا به ديگران بياموزد تا سود برند، برايش بهتر از شصت سال عبادت
است.
از اين روي اهل بيت(عليهم السّلام) مسلمانان را به فراگيري نشر احاديث ترغيب م يآردند تا افكار و
انديشه هاي آنان در گستره وسي عتري پخش گردد. ارزش اين آار را آنگاه م يتوان درك آرد آه بدانيم دشمنان
اهل بيت از همان روزهاي وفات پيامبر به بعد به شدت با اشاعه حديث وسخن معصومان به صورت شفاهي يا
آتبي به مخالفت برخاستند و در اين ميان به خصوص براي شيعيان مشكلات زيادي ايجاد آردند، از اين روي در
زماني آه حضرت فاطمه معصومه (سلام لله عليها) به نقل حديث م يپردازد، در ميان زنان تنها بانوان محدودي
موفق مي شوند در آن فضاي اختلاف آلود لب به سخن گشايند و سخناني از معصومان را براي مردم باز گويند.
احاديث حضرت معصومه (سلام لله عليها)
تنها چند حديث از اين بانوي موسوي به دست ما رسيده است آه عبارتند از:
1 حديث غدير
من آنت مولاه فعليّ مولاه
هرآه من مولاي او هستم، علي مولاي اوست.
2 حديث غدير و حديث منزلت.
أنسيتم قول رسول الله(صلّی الله عليه و آله و سلّم) يوم غديرخم: من آنت مولاه فعلي مولاه
و قوله (صلّی الله عليه و آله و سلّم): انت مني بمنزلة هارون من موسي (عليه السّلام) .
حضرت فاطمه معصومه(سلام لله عليها) به نقل از حضرت فاطمه زهرا(سلام لله عليها) فرمود: آيا فراموش آرديد
سخن رسول خدا را آه در روز غديرخم فرمود: من مولاي هرآه هستم، علي هم مولاي او است. و فرمود:
تو(علي) براي من مانند هارون براي موسي هستي.
3 دوست داران علي(عليه السّلام)
حضرت فاطمه معصومه(سلام لله عليها) از فاطمه زهرا(سلام لله عليها) روايت مي آند آه: پدرم رسول خدا
فرمود: شبي آه مرا به آسمان  معراج  بردند، داخل بهشت شدم. در آنجا خانه اي از دُرّ سفيد ديدم آه وسط آن
خالي بود. آن خانه دري داشت آه با دُر و ياقوت مزين شده روي آن پرد هاي بود. وقتي سرم را بلند آردم ديدم بر
خدايي را جز الله نيست، محمد فرستاده خدا « لااله الاالله محمد رسول الله علي ولي القوم » : بالاي آن نوشت هاند
و علي سرپرست قوم (مسلمانان) است. و به روي پرده نوشته بودند:
بخٍ بخٍ من مثلُ شيعة عليٍّ!
به به چه آسي همسنگ شيعه علي (عليه السّلام) است!
وقتي داخل خانه شدم، قصري ديدم آه از عقيق سرخ بود و وسط آن خالي بود. اين خانه نيز دري داشت آه
پرده اي مزين به زبرجد سبز بر آن آويخته بودند. وقتي سربلند آردم ديدم بر فرازش نوشت هاند:
محمد رسول الله علي وصي المصطفي، محمد فرستاده خدا و علي جانشين مصطفي (پيامبر) است. و بر روي
پرده نوشته بودند: بشّر شيعة عليٍ بطيب المولد: شيعيان علي را به پاآزادي بشارت بده.
وقتي داخل شدم با قصري ديگر رو برو شدم آه از زمرد سبز بود و زيباتر از آن را هرگز نديده بودم. دري از ياقوت
قرمز داشت آه با انواع لؤلؤها تزيين شده بود و بر فراز پرد هاي آه بر او نوشته بودند:
شيعيان علي رستگارانند. ،« شيعة عليٍّ هم الفائزون »
يا محمد لابن عمّك و وصيّك علي بن اب يطالب » : گفتم: اي دوست من جبرييل! اين آاخ از آن آيست؟ جواب داد
(عليه السّلام) يحشرالناس آلهم يوم القيامة حفاة عراةً الا شيعةُ عليٍ و يدعي الناس باسماء امهاتهم ما خلا
« شيعة علي فانهم يدعون باسما آبائهم
يا محمد اين خانه از آن پسر عمو و جانشين تو، علي بن ابي طالب است آه هرآس در روز قيامت عريان
«. محشور شود، جز شيعيان علي و همه با نام مادر خطاب شوند اما شيعيان علي را با نام پدر صدا م يزنند
چون علي را دوست داشتند، « لانهم احبُّوا عليّاً خطاب مولدهم » : از جبرييل در باره راز آن پرسيدم گفت
ولادتشان از راه حلال صورت گرفت.
4 شهادت براي دوستان آل محمد
« الا من مات علي حب آل محمد مات شهيداً »
فاطمه زهرا(سلام لله عليها) به نقل از پيامبر(صلّی الله عليه و آله و سلّم) فرمود:
بدانيد، آن آه با محبت آل محمد بميرد، شهيد از دنيا رفته است.
5 طهارت امام حسين(عليه السّلام)
لما سقط الحسين من بطن امه و آنت ولّيتُها قال النبي (صلّی الله عليه و آله و سلّم): يا عمةَ هلُميّ اليّ اِبني
فقلتُ يا رسول الله انّا لم نُنَضلّفهُ بعدُ. فقال: يا عمه انتِ تُنظّفه ان الله تبارك و تعالي قد نظفه و طهّرهُ.
به نقل از صفيه فرمود: آنگاه آه امام حسين از مادر متولد شد من پرستارش بودم. پيامبر(صلّی الله عليه و آله و
سلّم) فرمود: اي عمه فرزندم را بياور. گفتم: يا رسول الله ما او را پاك نكرد هايم، فرمود: اي عمه تو م يخواهي او
را پاك آني، خداوند او را پاآيزه و مطهر آرده است.
6 حضرت معصومه (سلام لله عليها) وقتي در ساوه مريض شد، به همراهانش فرمود: مرا به قم ببريد زيرا از
پدرم [موسي الكاظم(عليه السّلام) [شنيدم آه فرمود: قم مرآز شيعيان ما است.
آنچه از اين احاديث به دست م يآيد لزوم پرداختن به اهل بيت و مخصوصاً بيان جايگاه علي(عليه السّلام) در آن
برهه از تاريخ بوده است. چه محتواي اين احاديث در باره قدر و منزلت اهل بيت(عليهم السّلام) است و نشان
مي دهد حضرت معصومه(سلام لله عليها) با شناساندن مقام اميرمؤمنان(عليه السّلام) از زبان رسول خدا(صلّی
الله عليه و آله و سلّم) مي خواهد جامعه آن عصر را به جريان اسلام راستين و تشيع سوق دهد.
شفيعه
يكي ديگر از فضايلي آه حضرت معصومه(سلام لله عليها) به آن دست يافت، مقام شفاعت است. روايتي آه
امام صادق(عليه السّلام) قبل از تولد حضرت معصومه(سلام لله عليها) بيان فرمود دليل اين بدانيد بهشت هشت
در دارد آه سه در به سوي قم است. بانوي از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي در آنجا رحلت مي آند و با
شفاعت او همه شيعيان ما وارد بهشت م يشوند.
پدر بزرگوار آيت الله العظمي مرعشي نجفي در عالم رؤيا ديد آه به محضر امام معصوم رسيده است. امام به
ايشان فرمود :
عليك بكريم ةاهل البيت
الا و انّ قم الكوفةُ الصغيرة الا انّ للجنة ثمانية ابوابٍ ثلاثةٌ منها الي قم تقبض فيها » : مقام است. حضرت فرمود
«. امراةٌ من ولدي اسمها فاطمة بنت موسي تدخل بشفاعتها شيعتي الجنة باجمعهم
است. بدانيد بهشت هشت در دارد آه سه در به سوي قم است. بانويي از « آوفه آوچك » آگاه باشيد آه قم
فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي در آنجا رحلت م يآند و با شفاعت او همه شيعيان ما وارد بهشت
مي شوند.
از اين روايت علاوه بر اثبات مقام شفاعت حضرت معصومه(سلام لله عليها) فراگير بودن آن نيز روشن م يشود.
به اعتقاد شيعيان، شفاعت يكي از ضروريات مذهب است و آنان آه به مراتب عالي انساني دست م ييابند،
مي توانند در قيامت مؤمنان گناهكار را با شرايط خاص شفاعت آنند و پشتوانه اين اعتقاد آيات قرآن و روايات ائمه
معصومين است.
رسول اآرم(صلّی الله عليه و آله و سلّم) بالاترين جايگاه شفاعت را در قيامت برعهده دارد و قرآن آريم از آن به
عنوان مقام محمود ياد آرده است. اما بعد از رسول اآرم بالاترين جايگاه در شفاعت از آن حضرت زهرا(سلام لله
عليها) و حضرت فاطمه معصومه (سلام لله عليها) است. به هنگام ازدواج حضرت فاطمه(سلام لله عليها) جبرييل
پارچه اي آورد آه بر آن نوشته شده بود: خداوند مهريه فاطمه را شفاعت گنهكاران امت محمد قرار داد.حضرت
فاطمه(سلام لله عليها) نيز به هنگام شهادت وصيت آرد تا آن پارچه را در آفن او قرار دهند و فرمود: وقتي روز
قيامت شود، اين سند شفاعت را به دست گرفته، گناهكاران امت پدرم را شفاعت خواهم آرد. بعد از ائمه
معصومين هيچ يك از اولياءِ الهي مقام شفاعتي چون فاطمه (سلام لله عليها) را ندارد و در گستردگي مقام
شفاعت وي همان بس آه امام صادق(عليه السّلام) فرمود: با شفاعت او همه شيعيان ما وارد بهشت خواهند
شد. علاوه بر آن در متن زيارتنامه حضرت معصومه (سلام لله عليها) نيز آه داراي سند و به عبارت ديگر روايت از
امام رضا(عليه السّلام) است نيز همين مقام (شفاعت) وي توجه ما را به خود جلب م يآند. آنجا آه مي خوانيم
يا فاطمه اشفعي لي في الجنة فان لك عندالله شأناً من الشأن اي فاطمه ما را در بهشت شفاعت آن. »
مويد سوم روايات فراواني است آه ثواب زيارت اين بانوي شفيعه را بهشت قرار داد هاند آه بي گمان مي توان
گفت شفاعت اين بانوي گرانقدر براي زائران عارف خود زمينه بهشتي شدن آنها را فراهم خواهد ساخت از جمله
آن روايات را م يخوانيم:
هرآس او را ،« من زارها فله الجنة » : 1 علامه مجلسي در بحار الانوار م ينويسد: امام رضا(عليه السّلام) فرمود
من زارها عارفاً بحقه فله » : و فرمود « من زارالمعصومه بقم آمن زارني » زيارت آند بهشت براي او است. و فرمود
« الجنة
آنكه قبر عمه ام در قم را زيارت آند بهشت « من زارقبر عمتي بقم فله الجنة » : 2 امام جواد(عليه السّلام) فرمود
براي او است.
زيارت او همسنگ بهشت است. و فرمود: من « ان زيارتها تعادل الجنة » : 3 امام صادق (عليه السّلام) فرمود
زارهاوجبت له الجنة، آنكه او را زيارت آند، بهشت براي او واجب م يشود.
محدث قمي روياي صادق هاي ديده است آه جايگاه بلند شفاعت حضرت معصومه را نشان م يدهد. وي آه در
تيمچه بزرگ قم به مناسبت ايام فاطميه بر فراز منبر رفته بود فرمود: شبي ميرزاي قمي را در عالم رؤيا ديدم از
او پرسيدم: آيا شفاعت اهل قم به دست حضرت معصومه(سلام لله عليها) است؟ او قيافه اش را درهم آشيد و
فرمود: شفاعت اهل قم با من است. شفاعت عالم با حضرت معصومه(سلام لله عليها) است.
معصومه
از ديگر مراتبي آه فاطمه معصومه (سلام لله عليها) به آن دست يافت مقام عصمت بود. تا آنجا آه يكي از القاب
وي به اين ويژگ ياش اختصاص يافت. بر اساس روايتي آه محمد تقي خان سپهر (متوفي 1297 ه•• ق) در ناسخ
التواريخ از امام رضا(عليه السّلام) نقل آرده است. امام رضا(عليه السّلام) به اعتقاد شيعيان، شفاعت يكي از
ضروريات مذهب است و آنان آه به مراتب عالي انساني دست م ييابند، مي توانند در قيامت مؤمنان گناهكار را
با شرايط خاص شفاعت آنند و پشتوانه اين اعتقاد آيات قرآن و روايات ائمه معصومين است.
آنكه « من زارالمعصومة بقم آمن زارني »: ضمن حديثي لقب معصومه را در باره حضرت فاطمه به آار برد و فرمود
معصومه را در قم زيارت آند گويا مرا زيارت آرده است. ذبيح ا... محلاتي نيز در رياحين الشريعه همين روايت را به
نقل از آاملا الزيارا تنقل آرده است و به اين ترتيب نوعي از مقام عصمت را براي وي ثابت آرده اند. اما اصل مقام
عصمت بر اساس اجماع شيعه به تمام پيامبران و امامان و فرشتگان تعلق دارد و آنان از هرگناه و خطا عمداً يا
سهواً به دور هستند. بالاترين نوع عصمت (دوري از گناه آبيره و صغيره و دوري از ترك اولي) به پيامبر، فاطمه
زهرا و امامان تعلق دارد، و در مراتب ديگر، اوليا ديگر الهي مانند حضرت زينب، حضرت ابوالفضل و فاطمه
معصومه(سلام لله عليها) و... قرار دارند.
آريمه
اين مقام براي حضرت فاطمه معصومه(سلام لله عليها) آنچنان شهرتي يافته است آه عموم محققان و محدثان
از وي به نام فاطمه معصومه ياد م يآنند. محدث قمي هنگام بحث از دختران موسي بن جعفر(عليه السّلام)
مي نويسد:... برحسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه فاطمه بنت امام موسي (عليه
السّلام) معروف به حضرت معصومه است. علامه شيخ محمد تقي شوشتري نيز از حضرت به نام معصومه ياد
مي آند و م ينويسد: در ميان فرزندان امام آاظم (عليه السّلام) با آن همه آثرتشان بعد از امام رضا(عليه
السّلام) آشي همسنگ حضرت معصومه (سلام لله عليها) نبود.
رؤياي صادقه اي آه پدر بزرگوار آيت الله العظمي مرعشي نجفي ديده اند نيز در تأييد همين مقام است. وي آه
سيد محمد مرعشي نام داشت و از نساب ههاي گرانقدر بود، علاقه داشت به هر صورت ممكن قبر شريف حضرت
فاطمه زهرا(سلام لله عليها) را بداند. براي اين آار ختم مجربي را انتخاب و چهل شب آن را خواند.شب چهلم در
عالم رؤيا ديد آه به محضر امام معصوم (امام باقر يا صادق (عليه السّلام)) رسيده است. امام به ايشان فرمود:
(عليك بكريمة اهل البيت)برتو باد آه به آريمه اهل بيت تمسك بجويي.
وي آه تصور آرده بود منظور حضرت، فاطمه زهرا(سلام لله عليها) است، مي گويد، بله من نيز م يخواهم قبر
شريف حضرت زهرا را بدانم تا بتوانم زيارت آنم آه امام مي فرمايد: منظور من قبر شريف حضرت معصومه (سلام
لله عليها) در قم است. و آنگاه فرمود: به جهت مصالحي خداوند اراده فرمود محل قبر شريف حضرت زهرا(سلام
لله عليها) مخفي باشد لذا قبر حضرت معصومه را تجليگاه قبر شريف حضرت زهرا(سلام لله عليها) قرار داد.
برگرفته از::راسخون



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 5 شهريور 1393 | 12:42 | نویسنده : غلامرضا كيوانلو شهرستانكي |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.

قالب

parsskin go Up

.

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.




  • کمپ رز